یک شب مانده به یلدا یلدای کوچک ما مسافر زمین شد آمد تا با قدمهای کوچکش خیر و برکت را
به جمع کوچشان دهداخرین روزهای برگ ریزان پاییز به انتهای خود می رسد و مهدی کوچک ما
اولین پاییز را پشت سر می گذارد و به اولین زمستان زندگی اش سلام می کند
آخرین روزهای پاییز به یادماندنی شدند دلم برای این پاییز تنگ خواهد شد اگر چه باد
سرد پاییزی تمام برگ درختان را به زمین نشاند
اما جوانه کوچک ما در قلبمان سبز و سبزتر می شود و می بالد و استوار می شود
قلبهایی که رنگ پاییز را به امید خدایش به خود نخواهد گرفت و این جوانه را به
ثمر خواهد نشاند
خاطره نوشت
مهدی جانم
29 اذر 1390 دختر دایی نادر به دنیا اومد امشب شب خوبی برایشان خواهد بود
کاش کنارشون بودیم و می رفتیم دیدن دختر داییت
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی